محدثه به مدرسه می رود
سلام بچه های گل
اینقدر شرمندم که نگو چون به دلایلی نتونستم مطلب بزارم
ولی الان اومدم با کلی مطلب های خوب بزن دست قشنگ رو
بچه ها محدثه اولین سالی هست که میره مدرسه؛؛؛؛ از ماه قبل مخ ما رو میخورد هی از مدرسه و خرید وسایلاش می گفت سرمونو می خورد
امام حالا وقتشه که محدثه بره اول ابتدایی
نتونستم برم بدرقه اش خیلی ناراحت شدم دوس داشتم اونجا بودم
ولی مامانش کلی عکس گرفته ازش
چون مامانی دست تنها بود خواسته هم محدثه رو از زیر قران رد کنه هم عکس بگیره عکسش اینجوری افتاده
محدثه خانم ان شاا... موفق باشی و در اینده به شغل مورد علاقت برسی
اینجا پارکینگشونه داره راهی مدرسه میشه
زیر زبونش میگه: خدایا به امید تو و به یاد تو و به حق تو
اینجا هم دم در مدرسه است ولی فکر کنم یه کم استرس داره هاااااااااا نه؟
فکر کنم میگه مامان جون من استرس دارم
یعنی چی میشه معلمون مهربونه یانه؟
ولی محدثه شیره مثل شمشیر
گیر داده به مامانش بیا یه عکس دسته جمعی با دوستام ازم بگیر
اخه دختر جون حالا برس مدرسه بعد عکس وگیر
بابا ایول داری والله
فکر کنم داره میگه: مامان جون جون مادرت نرو خونه
منو تنها نزار رو قلبم پا نزار
گفتم که محدثه شیره مثل شمشیره
یاخدا اینجا کلاسشونه بچه ها چه خبره اینجا
بابا چند نفر به یه نفر اخه
توروخدا نگا کن انگار عکس عروسی داره میگیره چه ژستی هم گرفته
بچه ها اینم عکسای من
امیدوارم خوشتون اومده باشه
عکس محمدرضا و کوثر رو هم میزارم سر موقعش
محدثه جون عمه هرچی گفتم شوخی بود ازم ناراحت نشو ان شاا... تو و همه کوچولوهای دنیا موفق باشن